در روش طراحی و ساخت سنتی مسکن که به تولید دستی و سفارشی متکی است، پروژهها همواره از نقطه صفر آغاز میشوند و لاجرم مراحل طولانی طراحی و ساخت سنتی را طی میکنند تا محصول نهایی شناخته شود. در این روش از یک طرف فرایند طراحی و ساخت طولانی و زمانسوز است و از سوی دیگر انتظارات متقاضی با طراحی و طراحی با ساخت کاملاً منطبق نخواهد بود. بعلاوه تولید منفرد و سفارشی ظرفیت و منابع لازم جهت تحقیقات جامع و همه جانبه را ندارد؛ از اینرو بر بستر مطالعات و تحقیقات محدود شکل میگیرد.
در طراحی و تولید صنعتی مسکن که به تولید انبوه متکی است و در جهت تحقق بهینه اهداف تولید، از مزیت تکرار بهره میگیرد، فرایند طراحی دو مرحلهای است. در مرحله نخست زنجیره تولید انبوه یا خط تولید صنعتی به صورت سیستمهای نوین ساخت طراحی یا انتخاب میشود. سپس در مرحله دوم به روش طراحی معکوس بر اساس الزامات آن سیستم ساخت، طراحی کاربردی پروژه شکل میگیرد. اصولاً در تولید صنعتی طراحی سامانهای که بهرهگیری از مزیت تکرار را امکانپذیر کند (خط تولید) پیشنیاز تولید انبوه است. بدون طراحی این سامانه اهداف تولید انبوه و صنعتی شکل نمیگیرد، در بخش ساختمان سیستمهای نوین ساخت نقش خط تولید صنعتی را به عهده دارند و به این منظور طراحی میشوند.
در شرایط تولید انبوه و صنعتی ساختمان با تمرکز منابع، ظرفیت بسیار مناسبی در رابطه با مطالعات، آزمایشات و تحقیقات جامع فراهم خواهد بود و سیستم ساخت به پشتوانه پیش مهندسی جامع و مطالعات گسترده در تمام چرخه حیات پروژه، از نقطه آغاز و پیش از ساخت تا مرحله پس از ساخت (بهرهبرداری، نگهداری، تخریب، بازیافت و نحوه انتقال مجدد به چرخه تولید)، طراحی میشود. لذا بالقوه هم اهداف تولید به نحو بهینه قابل برنامهریزی و تحقق خواهد بود و هم دامنه اهداف قابل تحقق، گسترده خواهد شد.
سیستمهای نوین ساخت حامل سه هدف یا سه مشخصه به پروژهها هستند.
الف- اهداف پایه تولید- مدیریت سهگانه منابع، زمان و کیفیت یا به اختصار بهرهوری و کیفیت.
ب-اهداف فراکاربردی- نظیر ایمنی، پایداری، مصرف بهینه انرژی و منابع استراتژیک، ملاحظات زیستمحیطی، بازیافت و استفاده مجدد و هر آنچه در برنامه راهبردی پروژه احصاء و با کمیت و کیفیت مشخص تعیین شده است.
ج- نظام کنترل کیفیت پیشنگر- در روش تولید دستی و سفارشی معمولأ نظارت و بازرسی که به کنترل پساتولید تکیه دارد به عنوان نظام کنترل کیفیت بکار گرفته میشود. در روش تولید صنعتی نظامهای کنترل کیفیت پیشنگر که به کنترل فرایندها اتکا دارند مدنظر قرار میگیرند. در این روش مرکز ثقل تأمین کیفیت به بخش طراحی منتقل شده، در ردیف اهداف طراحی سیستم ساخت قرار دارد، کنترل فرایندها میتواند عدم انطباقهای محتمل بین طراحی و تولید را به حداقل برساند و بدین ترتیب فرایند کنترل کیفیت به درستی محقق میشود.
تولید صنعتی مسکن نیازمند گزینههای عرضه و تقاضا است
با توجه به طراحی دو مرحلهای و شیوه تولید صنعتی ساختمان و به منظور بهرهگیری از مواهب تولید صنعتی ساختمان فضای عرضه و تقاضای ساختمان و مسکن نیز با گزینههای تازهای مواجه خواهد بود.
گزینه الف- در پروژههای کلان، ابتدا خط تولید صنعتی ساختمان (سیستم ساخت) ویژه آن پروژه طراحی میشود، سپس طراحی معکوس و تولید و نصب انجام خواهد شد. بدیهی است فرایند طراحی خط تولید که عرصه ابتکار عمل و خلاقیت مهندسی است نیازمند زمان است. لذا، این گزینه در پروژههای کلان و ویژه توجیه خواهد داشت.
گزینه ب- بجای طراحی سیستم ساخت میتوان یک پلتفرم ساختمانی موجود و تجربه شده و سازگار با برنامه راهبردی پروژه نظیرLSF ، ICF تونل سیستم، پرینتر سه بعدی و … را انتخاب کرد، سپس پلتفرم را به سیستم ساخت کامل تبدیل و پس از آن به طراحی معکوس پرداخت. با این توضیح که کاملسازی پلتفرم، طراحی معکوس و عملیات تولید و نصب بر اساس روش طراحی و ساخت همزمان میتوانند همپوشانی داشته باشند.
گزینه ج- میتوان یک سیستم ساخت کامل و تجربه شده و سازگار با برنامه راهبردی پروژه را انتخاب و سپس با توضیح پیشگفته به طراحی معکوس، تولید و نصب اقدام کرد.
گزینه د- براساس یک سیستم ساخت کامل، میتوان یک نوع ساختمان از جمله با کاربری مسکونی را که براساس مطالعات دقیق بازار از متقاضی بالقوه کافی برخوردار است، به عنوان یک برند مشخص طراحی، تولید و به بازار تقاضا عرضه کرد، به طور نمونه یک نوع ساختمان ویلائی یا یک بلوک مسکونی یا اداری و غیره، این نحوه از تولید و عرضه انبوه و صنعتی ساختمانها که در کشورهای پیشرفته سابقه طولانی دارد، فضای جدیدی را برای عرضه سریع ساختمان و مسکن میگشاید.
به منظور بهرهگیری از مزایای این روش عرضه و تقاضا، باید ساختارهای جدیدی تعریف و زیرساختهای فنی، مالی و حقوقی جدیدی تدوین و تأمین شود، ایجاد و فعالیت شرکتهای فناور از آن جمله است. این شرکتها در مورد طراحی و تولید یک سیستم ساخت، دارای دانش، تجربه و احتمالأ خط تولید و تجهیزات کافی هستند. در مسیر فعالیت خود روی یک یا چند سیستم ساخت به تنوعبخشی و توسعه و تعالی آن سیستم ساخت و ارتقاء بهرهوری و کیفیت آن مبادرت میکنند. از جمله میتوانند برندهای خاص خود را به صورت ساختمان کامل و آماده نصب به بازار تقاضا عرضه و سفارش دریافت کنند و متقاضیان نیز بجای طی مراحل طولانی طراحی و ساخت برای روبرو شدن با محصول نهائی میتوانند از بین برندهای موجود و مشخص و قابل لمس و ارزیابی گزینه مطلوب خود را انتخاب و سفارش دهند و انتظار داشته باشند انتخاب خود را به سرعت و طبق برنامه مشخص، به صورت کامل دریافت کنند.
شرکتهای فناور برند خاص خود را یا به صورت ساختمان کامل و آماده نصب تولید و عرضه میکنند یا در مرحله طراحی معکوس انتظارات مشتری را نیز در سیستم ساخت منعکس میکنند، یا اینکه تنها یک پلتفرم مشخص را تولید و عرضه میکنند. این گزینه هماکنون به طور محدود در کشور وجود دارد، واحدهای تولیدی نظیر انواع LSF ، ICFو غیره که پلتفرمهای خاص خود را تولید و عرضه میکنند. برای بهرهگیری از مواهب تولید صنعتی مسکن روند عرضه و تقاضای سنتی و سفارشی پاسخگو نیست، فضای جدید عرضه و تقاضا میتواند سرشار از ابتکار عمل، خلاقیت، تنوع و سرعت عمل باشد.
شرکتهای فناور میتوانند محصول خود را به صورت بستههای قابل حمل و نصب یا به صورت قطعات مختلفی که برپاکننده سیستم ساخت است و ظرفیت لازم برای طرحهای مختلف و متنوع را دارد به بازار عرضه کنند. نظیر سیستمهای چوبی در آمریکا که با عنوان قاب چوبیBallon Frame شناخته میشود، این سیستم ساخت با اتکا به کتابهای راهنما و مکانیزم اجاره ابزار و تجهیزات از ظرفیت خودساخت هم برخوردار است.
با توجه به تنوع بالقوه گسترده در خصوصیات ساختاری سیستمهای نوین ساخت، با گستره وسیعی از تنوع در نحوه عرضه و تقاضا مواجه خواهیم بود. حسب مورد متقاضیان میتوانند بهرهبرداران نهایی یا ارگانهای واسط نظیر مهندسین مشاور، شرکتهای توسعهگر و غیره باشند.
پیشنیاز ورود به این مرحله از توسعه صنعتی مسکن و ساختمان بجز بسترسازی که محصول همکاری دولت و بخش خصوصی است، ورود طراحان و مهندسان مشاور به طراحی سیستمهای نوین ساخت میباشد. در این رابطه قدم نخستین کاملسازی پلتفرمهای محدود موجود و تجربه شده است که تحت عنوان (فناوری) مورد تائید مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی قرار گرفتهاند. این سیستمهای ساخت ساختمان کامل نیستند، بلکه پلتفرمهای ساختمانی با دامنه محدود هستند که تنها بخشی از ساختمان را شامل میشوند و باید توسط طراحان و مشاوران به سیستم ساخت کامل تبدیل شوند. بدیهی است پلتفرمها حداقل باید از ساختار سازهای کامل برای خلق فضا برخوردار باشند تا به عنوان یک سیستم ساخت شناخته شوند.
تبدیل پلتفرمهای موجود و تأیید شده به سیستم ساختمانی کامل حائز اهمیت است، زیرا بهرهگیری از ظرفیت تکرار که جوهر تولید صنعتی است باید همه ساختمان را شامل شود و ارتقاء بهرهوری و کیفیت و مدیریت منابع در کل ساختمان تحقق یابد و اهداف فراکاربردی موردنظر از جمله مباحث مختلف مقررات ملی ساختمان براساس معیارهای دقیق و به طور واقعی تأمین شود. این اهداف صرفاً در یک ساختمان کامل قابل ارزیابی و پایش هستند؛ بسیاری از اهداف فراکاربردی از جمله مباحث مختلف مقررات ملی در یک پلتفرم محدود، قابل بررسی و کنترل نیست لذا کاملسازی پلتفرمها الزامیاست.
طراحان و مشاوران براساس هر پلتفرم میتوانند سیستمهای ساخت کامل متعدد و متنوعی را طراحی کنند، به طور نمونه براساس پلتفرمهایی نظیر LSF، ICF یا تونل سیستم دهها و براساس پلتفرم قاب بتنی یا فلزی کارخانهای صدها سیستم صنعتی کامل با ویژگیهای کاربردی و بصری متنوع قابل طراحی است. این سیستمهای ساخت کامل میتوانند توسط شرکتهای فناور، تولید و عرضه شوند.
خلاقیت در فرایند عرضه صنعتی ساختمان به کمک جامعه مهندسی و نظام دانشگاهی
جامعه مهندسی و نظام دانشگاهی پشتوانههای ارزشمند و عامل ابتکار عمل و خلاقیت در فرایند طراحی خط تولید و نیز تولید و عرضه صنعتی ساختمان و مسکن هستند؛ با اتکاء به این ظرفیتهای خلاق، قادر به طراحی سیستمهای نوین ساختی خواهیم بود که مطابق نیازهای واقعی کشور و با توجه به ظرفیتهای بومیو هویتی ما شناخته شوند. بعلاوه با توجه به جایگاه و اهمیت ویژه مسکن در زندگی اجتماعی ما و جایگاه مسکن به عنوان بخش پیشران و بخش راهبردی اقتصاد کشور و با توجه به ظرفیتهای خلاق پیشگفته، میتوانیم و باید صادرکننده ایدههای خلاق در قالب خطوط تولید جدید و خلاقانه باشیم.
شوربختانه در حال حاضر نظام دانشگاهی و جامعه مهندسی به ویژه طراحان و مشاوران در جهت طراحی خط تولید و عرضه صنعتی مسکن فعال نیستند و آرمان توسعه صنعتی ساختمان پشت دیوار تعداد محدودی پلتفرم تائید شده زمینگیر شده است. لازم است این مجموعههای توانمند در این جهت تشویق و ملزم شوند. بدیهی است در حال حاضر نظام فنی اجرائی کشور نیز گزینهای برای طراحی، تولید و عرضه صنعتی ساختمان پیشبینی نکرده است. نظام فنی اجرائی موجود بر اساس طراحی و تولید دستی و سفارشی ساختمان تدوین شده و برای این روش ساخت نیز کارآمد و معتبر است. اما در رابطه با طراحی، تولید و عرضه صنعتی ساختمان به صورت مانع جدی عمل میکند، به این دلیل که اولأ فرایند طراحی، تولید و عرضه در دو روش متفاوت است و ثانیأ ساختار و نحوه تعامل پدیدآورندگان پروژه نیز همساز نیست. همانگونه که طی مطالب پیشگفته به نحوه عرضه و تقاضا در تولید صنعتی مسکن و ساختمان اشاره شد.
جای شگفتی است که بیش از یک دهه از تعریف طرحهای تولید مسکن انبوه میگذرد و دولت در این طرحهای عظیم به طور مستمر بر تولید صنعتی مسکن تأکید کرده، اما تاکنون در جهت تدوین زیرساختهای برنامهریزی، فنی، مهندسی و حقوقی قدم موثری برداشته نشده است. این مسئله نقش نظام دانشگاهی و جامعه مهندسی در جهت بسترسازی نظری توسعه صنعتی ساختمان، آموزش و پژوهشهای مرتبط و ایجاد گفتمان مناسب و مطالبهگری را برجسته میکند.
در فضای طراحی و تولید صنعتی مسکن و ساختمان فعالیتهای طراحی، تولید و نصب به صورت تخصصی شکل میگیرد، برای نیروی کار در بخش ساختمان اشتغال پایدار ایجاد میشود، با تبلور دانش و تجربه روی سیستمهای نوین ساخت شاهد توسعه و تعالی سیستمهای ساخت خواهیم بود؛ با ارتقاء بهرهوری و کیفیت امکان حضور و رقابت موثر در بازار داخلی و بینالمللی فراهم خواهد شد. ساختارهای ناکارآمد ساختوساز موجود در معرض تهدید جدی قرار دارد با تولید دستی و سنتی امکان رقابت و ماندگاری در بازار پرچالش رقابت بینالمللی وجود ندارد. در حال حاضر سازگارسازی بخش ساختوساز با شرایط حضور در سازمان تجارت جهانی و رقابت موثر در زمره اولویتهای بخش ساختمان است و این مهم در مسیر بحرانی قرار دارد، در این مسیر راهبرد بهینه شناخت و تعامل با شرایط نوین است.
لزوم جریمه مالیاتی بانکهای متخلف در قانون جهش تولید مسکن










دیدگاهتان را بنویسید