در دنیای امروز، بحران انرژی به یکی از چالشهای جهانی تبدیل شده است. افزایش مصرف انرژی بهویژه در کشورهای درحالتوسعه، کاهش منابع انرژیهای فسیلی، و تأثیرات تغییرات اقلیمی موجب شده است که بسیاری از کشورها در تلاش برای یافتن راهحلهای پایدار برای تأمین انرژی و کاهش مصرف آن باشند. کشورهای پیشرفته به سمت انرژیهای تجدیدپذیر و بهرهوری انرژی رفتهاند، اما بسیاری از کشورهای درحالتوسعه همچنان با مشکلاتی نظیر کمبود انرژی و مصرف بیرویه و همچنین مشکلات تأمین انرژی و مدیریت مصرف آن مواجه هستند. در ایران، وضعیت انرژی به مراتب بحرانیتر است. قطعیهای مکرر برق و گاز در تابستان و زمستان، بهویژه در سال گذشته و امسال، موجب ایجاد اختلالات جدی در صنایع، کسبوکارها، و حتی زندگی روزمره مردم شده است. بحران کمبود انرژی در کشور، علاوه بر آسیبهای اقتصادی، تأثیرات منفی شدیدی بر کیفیت زندگی مردم گذاشته است. ساختار ناکارآمد شبکه انرژی و عدم بهینهسازی مصرف، از جمله عواملی هستند که وضعیت بحرانی انرژی در کشور را تشدید کردهاند. در این میان، بخش ساختمان و ساختوساز سهم قابل توجهی در بحران انرژی ایفا میکند. تحقیقات نشان دادهاند که ساختمانها تقریباً ۴۰ درصد از مصرف انرژی کشور را به خود اختصاص میدهند. بسیاری از ساختمانها به دلیل عدم رعایت استانداردهای بهینهسازی انرژی، هدررفت زیادی دارند. این موضوع بهویژه هم در ساختمان های قدیمی و هم در ساختمانهای در حال ساخت که بدون توجه به اصول مدیریت انرژی ساخته میشوند، مشکلات جدیتری را به وجود میآورد. بدون توجه به این مسئله، بحران انرژی در کشور ادامه خواهد داشت و فشار بیشتری به منابع محدود وارد خواهد شد؛ بنابراین، بهینهسازی مصرف انرژی در ساختمانها و اجرای قوانین و استانداردهای جدید از اهمیت بالایی برخوردار است. در پاسخ به این بحران فزاینده، دفتر مقررات ملی ساختمان بهتازگی ویرایش پنجم مبحث ۱۹ را در دستور کار قرار داده است. گامی که از دیدگاه برخی امیدبخش و از دیدگاه دیگر تنها یک تغییر اسنادی محسوب میشود. اما این سوال مطرح میشود که آیا ویرایش پنجم مبحث ۱۹ میتواند به طور کامل مسائل مربوط به بحران انرژی در بخش ساختمانها را حل کند؟
یا همچنان همان شکافهای عمیق اجرایی، اقتصادی، فرهنگی و فناورانه مانع از تحقق اهداف این مقررات خواهند بود؟
در این گزارش، به بررسی چند دلیل اصلی که نسخههای پیشین مبحث ۱۹ را از تحقق ایدهآلهای خود بازداشتهاند، پرداخته و سپس پیشنهادهایی را ارائه میدهیم تا شکافهای موجود – که دلیل اصلی عدم اجرا محسوب میشوند – برطرف گردد. در ادامه به چند مورد کلیدی اشاره میکنیم:
۱.ضعف در نظارت و اجرای قوانین:
یکی از مشکلات اصلی که باعث عدم تأثیرگذاری ویرایشهای قبلی مبحث ۱۹ شده، ضعف در نظارت و اجرای دقیق این مقررات بوده است. در بسیاری از پروژههای ساختمانی، علیرغم وجود قوانین بهینهسازی انرژی، اجرایی نشدن این قوانین بهدلیل نبود نظارت کافی و سیستمهای اجرایی مؤثر، هدررفت انرژی ادامه پیدا کرده است.
۲. هزینههای اولیه بالا و مقاومت سازندگان
اجرای مقررات بهینهسازی انرژی – از جمله استفاده از مصالح عایقکاری پیشرفته، پنجرههای دوجداره با پوششهای Low-E و سیستمهای هوشمند مدیریت انرژی – هزینههای قابلتوجهی به همراه دارد. سازندگان در مواجهه با فشارهای اقتصادی و رقابت شدید بازار، ترجیح میدهند از روشهای سنتی و ارزانتر استفاده کنند. این هزینههای اولیه بالا، باعث شدهاند تا سرمایهگذاران و سازندگان بهراحتی از اجرای مقررات چشمپوشی کنند، درحالیکه صرفهجویی بلندمدت حاصل از این استانداردها میتواند بار مالی را بهشدت کاهش دهد.
نتیجه: بدون ارائه مشوقهای اقتصادی و تسهیلات مالی برای سازندگان، هیچ نسخه قانونی – هرچند جامع و نوین – قادر به تغییر رفتار بازار نخواهد بود.
۳. عدم آگاهی و فرهنگسازی ناکافی در میان ذینفعان
مسئله دیگری که مانع از اجرای مؤثر مبحث ۱۹ شده، نبود فرهنگ مصرف بهینه انرژی در میان سازندگان، مهندسان و حتی خریداران نهایی است. بسیاری از افراد هنوز باور دارند که رعایت این استانداردها تنها به معنی هزینه اضافی است و از مزایای بلندمدت آنها آگاه نیستند. عدم برگزاری دورههای آموزشی تخصصی و عدم اطلاعرسانی مؤثر در رسانهها، فضای لازم را برای پذیرش گسترده این مقررات از بین میبرد.
نتیجه: تا زمانی که فرهنگ مصرف بهینه انرژی در سطح جامعه ایجاد نشود، حتی بهترین ویرایشها نیز به اجرای عملی نمیانجامند.
۴. نبود حمایتهای دولتی و مشوقهای اقتصادی
در بسیاری از کشورها، دولتها با ارائه یارانهها، وامهای کمبهره و تخفیفهای مالیاتی، سازندگان و مالکان را به سمت استفاده از فناوریهای بهینهسازی انرژی سوق میدهند. در ایران، اما حمایتهای اقتصادی بهاندازه کافی موجود نیست و این مسئله موجب میشود که سازندگان از سرمایهگذاری در این حوزه بیمیل باشند.
نتیجه: بدون ایجاد چارچوبهای حمایتی و مشوقهای مالی، ویرایش پنجم مبحث ۱۹ تنها یک تغییر اسنادی خواهد بود و نتواند اثر واقعی خود را نشان دهد.
۵.عدم هماهنگی بین نهادهای مختلف
سازمانها و نهادهای مختلف که مسئول اجرای قوانین و مقررات مبحث ۱۹ هستند، اغلب فاقد هماهنگی لازم برای اجرای مؤثر این استانداردها هستند. این عدم هماهنگی باعث میشود که در برخی موارد، قوانین بهصورت پراکنده و بدون نظارت واحد و مؤثر اجرا شوند.
۶-ناکارامدی در روش طراحی و تولید ساختمان
اسانداردهای پیشرفته در مورد تحقق اهداف کاربردی از جمله مدیریت تولید و مصرف انرژی با توجه به طرحهای فوق العاده روش تولید صنعتی و فراصنعتی شکل گرفته و توسعه یافته است، از گلوگاهی اصلی در عدم تحقق مقررات ملی از جمله مبحث ۱۹ ناکارآمدی در روشهای طراحی و تولید است، که بستر لازم جهت تحقق استاندارهای پیشبینی شده را فراهم نمیکند، در روش تولید صنعتی با بهرهگیری از ظرفیت تکرار، منابع و زمان لازم جهت مطالعه و پژوهش، آزمایشهای مختلف مهندسی، بهینهسازی و … فراهم میگردد، به ویژه در فضای تولید فراصنعتی، با بهرهگیری از هوش مصنوعی، اینترنت اشیا و … مدیریت انرژی امکانپذیر میشود.
خلاصه پیشنهادها در جهت رفع مشکلاتی که سبب اجرایی نشدن مبحث ۱۹ شده است؛
تقویت نظارتها: تقویت نظارتهای دقیق و مستمر از مرحله طراحی تا ساخت برای اطمینان از رعایت استانداردهای مصرف انرژی. تشکیل کمیتههای نظارتی مشترک و اعمال جریمههای مالی سنگین برای تخلفات.
ارائه مشوقهای مالی و حمایتهای اقتصادی: اعطای وامهای کمبهره، یارانههای دولتی، و تخفیفهای مالیاتی برای پروژههای ساختمانی که استانداردهای انرژی را رعایت میکنند. همچنین، الزام درج برچسب انرژی برای ساختمانها.
افزایش آگاهی عمومی و فرهنگسازی: برگزاری دورههای آموزشی برای معماران، مهندسان، و پیمانکاران درباره مزایای بهینهسازی انرژی و استفاده از رسانهها برای اطلاعرسانی به جامعه و افزایش آگاهی عمومی.
توسعه فناوریهای بومی و بهبود کیفیت مصالح: حمایت از تولیدکنندگان داخلی مصالح با کیفیت بالا و توسعه فناوریهای نوین در حوزه بهینهسازی انرژی. ایجاد استانداردهای سختگیرانه برای مصالح و تجهیزات ساختمانی.
همگامسازی مقررات با شرایط اقلیمی و اقتصادی ایران: تدوین مقررات ویژه برای مناطق مختلف کشور با توجه به شرایط اقلیمی و اقتصادی هر منطقه و ایجاد انعطافپذیری در اجرای مقررات بهمنظور تطابق با توان اقتصادی پروژهها.
نتیجهگیری؛
بحران انرژی در کشور یک واقعیت تلخ و اجتنابناپذیر است. ساختمانهایی که بدون رعایت اصول بهینهسازی انرژی ساخته میشوند، همچنان منابع گرانبهای انرژی را به هدر میدهند و مشکلات اقتصادی و زیستمحیطی را تشدید میکنند. ویرایش پنجم مبحث ۱۹، در پاسخ به این معضل تدوین شده است؛ اما تنها در صورتی میتواند اثرگذار باشد که شکافهای عمیق نظارتی، اقتصادی، فرهنگی و فناورانهای که مانع اجرای نسخههای پیشین شدهاند، شناسایی و برطرف گردند. در واقع تنها با تقویت نظارتها، آموزش طراحان و سازندگان، ارائه مشوقهای مالی، فرهنگسازی، و ایجاد هماهنگی بین نهادهای مختلف میتوان از ویرایش پنجم مبحث ۱۹ بهطور کامل بهرهبرداری کرد و بحران انرژی کشور را کاهش داد بحران انرژی را نمیتوان با کاغذبازی حل کرد. قوانین بدون اجرا، فقط جوهر روی کاغذ هستند. این بار باید کاری واقعی انجام دهیم! نباید بگذاریم ویرایش جدید، به یک سند زیبا روی کاغذ محدود شود؛ بلکه باید بهعنوان یک الزام اجرایی قاطع، با نظارت دقیق، حمایتهای اقتصادی مؤثر و فرهنگسازی گسترده در میان تمامی ذینفعان نظام ساختوساز ایران به کار گرفته شود. تنها با یک تحول جامع – از تقویت نظارت گرفته تا توسعه فناوریهای بومی – میتوان از بحران انرژی بکاهیم، هزینههای جاری را کاهش دهیم و آیندهای پایدار و روشن برای نسلهای آینده رقم بزنیم. زمان آن رسیده است تا دست از کاغذبازی برداریم و با اقدامهای عملی و همگام، شکافهای موجود را پر کنیم. تنها در این صورت است که مبحث ۱۹، نه بهعنوان یک سند زیبا بلکه بهعنوان یک نیروی محرکه برای تحول واقعی در صنعت ساختمان و کاهش بحران انرژی، به ثمر خواهد نشست.
ضرورت تحول دیجیتال در صنعت ساختمان ایران










دیدگاهتان را بنویسید