توضیحی در باب عنوان مقاله: میرزایوسفخان مستشارالدوله (۱۲۰۲- ۱۲۷۴ شمسی)، دیپلمات ایرانی تحصیلکرده اروپا در دوره ناصرالدینشاه قاجار بود که در سال ۱۲۵۳ شمسی،کتابی با نام “رساله یک کلمه” به چاپ رساند. میرزایوسفخان در سال ۱۲۷۴ شمسی و در اعتراض به سیستم فاسد شاهنشاهی، با فرمان ناصرالدین شاه زندانی و پس از سه سال حبس، به دیار باقی شتافت. واژه “یک کلمه” در کتاب “رساله یک کلمه” – که پیشنویسی از قانون اساسی ایران و از گامهای آغازین شکلگیری نهضت مشروطهخواهی محسوب میشود – اشاره به فقدان وجود و حضور یک مفهوم در ایران آن زمان به نام “قانون” دارد ،که از نگاه میرزایوسف، ریشه عقبماندگی و مشکلات کشور است.
سخن اول
ایران معاصر در آتش نیاز به مسکن با کیفیت و ارزانقیمت میسوزد و متولیان صنعت ساختمان برای پاسخ به این نیاز، در حالی به خطا در جستجوی تکنولوژیهای نوین ساخت و مصالح ساختمانی نوین هستند که معضلات ساختمانسازی ایران یک ریشه “یک کلمه” ای دارد:
“نقشه” که همان “قانون” ساختمانسازی است.
“تولید صنعتی” خودرو را تصور کنید:
۱. خط نقاله، شاسی را به ایستگاه پرسنل نصب دربها میرساند.
۲. مدیر خط صدا میزند: حسین! بِپَر درها رو اندازه بگیر و سفارش بذار!
۳. دو هفته بعد درها میآیند.
۴. مدیر خط: حسین! درها اومد، بِپَر نصب کن.
۵. حسین: مهندس! جا نمیره!
۶. مدیر خط: یه تقه بزن! جا نرفت، فرز رو بردار، یه لبه از دور شاسی بگیر، حله!
۷. حسین: مهندس! اوکی شد.
۸. مدیر خط: علی! بِپَر شیشهها رو اندازه بگیر، سفارش بذار!
۹. دو هفته بعد شیشهها میآیند!
۱۰. مدیر خط: علی! شیشهها رسید، بِپَر نصب کن!
۱۱. علی: مهندس! دو تاش جا رفت، یکی نمیرفت که الماس دم دست بود، دو میل ازش گرفتم اوکی شد، اما یکی از درها توی سفارش اشتباهی نوشته شده؛ دودی، کارخونه هم دودی فرستاده، به بقیه نمیخوره!
داستان بالا همانقدر که در فرآیند “تولید صنعتی” خودرو مضحک و غیرممکن به نظر میرسد در ساختمانسازی امروز ایران، یک فرآیند مرسوم است. آنچه ساختمانسازی امروز ایران بیش از هرچیز به آن نیاز دارد، نه تکنولوژی و مصالح نوین و نه تولید روباتیک و هوش مصنوعی است، بلکه چیزی است که بدون آن، امکان ایجاد یکپارچگی بین بخشهای مختلف ساختمان “غیرممکن” است:
یک کلمه: “نقشه”
سخن دوم.
ایران امروز در آتش تهیشدگی واژگان از “معنی” میسوزد. هر بیغولهای که از فرآیندهای بروکراسی ساختمانسازی کشور عبور کرده باشد – فارغ از اینکه قابل اقامت باشد یا نه؛ شایسته سکنیگزینی انسان باشد یا نه؛ سازگار با محیطزیست باشد یا نه- تنها با گرفتن “سند مالکیت” ، “معماری” خوانده میشود.
اگر معماری آن چیزی باشد که در خانه عامریهای کاشان درک میشود یا آنچه که در کوچهپسکوچههای بازمانده از دهه چهل و پنجاه تهران (و سایر شهرهای کشور) دیده میشود، آیا ساختمانهای موسوم به مسکن مهر یا نوسازهای بَزَک کرده دهه اخیر نیز، شایسته اطلاق واژه “معماری” هستند؟
چه چیزی شایسته اطلاق واژه “نقشه” است؟
تصویر زیر را نگاه کنید. همه این چهار شکل، “دیوار” هستند در حالی که از چپ به راست، حجم دادههای بیشتری را ارائه میدهند.
سخن سوم
رویکرد کنونی ساختمانسازی کشور ،که در آن بخش اعظم تصمیمگیریهای اجرایی در محل پروژه انجام میشوند، ظرفیتی برای تولید صنعتی باقی نمیگذارد. در وضع کنونی، مگر میتوان تا اسکلت ساختمان بالا نیامده و دیوارچینی نشده، اجزاء نمای ساختمان را ساخت که در موعد مقرر – مثل نصب دربهای خودرو روی شاسی- به سایت حمل شده و نصب شوند؟
“قانون” ساختمان – “نقشه” – یا قانون است و عینا اجراء میشود یا اتلاف کاغذ و هزینهای است که برای تهیه آن صرف شده است.
قانون، شفافسازی میکند، تکلیف اجزاء و بخشهای مختلف ساختمان را روشن میکند. پیشنگری دارد. تعارضها (تداخلها) را از قبل چارهاندیشی کرده است که دوبارهکاری و دور ریز مصالح و زمان به حداقل برسد.
متاسفانه آنچه توسط بخش زیادی از مهندسان معاصر ایران، به عنوان نقشه کشیده می شود بیشتر شبیه نقاشی است تا نقشه، چراکه چارهاندیشی برای اجرای آن اغلب به مرحله اجرای ساختمان وا گذارده شده است. بخش عمدهای از فارغ التحصیلان مهندسی فعلی ایران، عملا قادر به نقشهکشی کارآمد نیستند و بعضا تفاوت بین برش افقی و برش عمودی را نمیدانند، چه رسد به اینکه بفهمند کجای ساختمان نیاز به ترسیم “بزرگنمایی” دارد. “مقیاس” نقشه از ۱:۱۰۰ تا ۱:۵۰ در ذهن ایشان فقط دو برابر بزرگتر شدن تصور میشود نه اینکه به ازای این افزایش سایز، حجم دادههای بیشتری لازم باشد که روی نقشه ارایه شود. در عرف کنونی ساختمانسازی کشور؛ مهندس توانمند کسی تصور میشود که قادر باشد مسائل اجرایی را “پای کار” حل کند. میدان عمل مهندس، از دفتر و نقشه به کارگاه تغییر کرده است و مهندسی که دستور تخریب میدهد تا کیفیت بالاتر و بهتری ایجاد شود، در مقایسه با کسی که مطالبه “زمان” برای تفکر روی “نقشه” در “دفتر مهندسی” میکند، “توانمند” قلمداد میشود.
فضای کارآموزی مهندسان جوان در شرکتهای مهندسان مشاور به ریلزهای اینستاگرامی با جمله “بیا تا بهت بگم باید چی کار کنی …” تغییر کرده است چرا که عملا برخی مهندسان مشاور معاصر ایران نقشههایی میکشند که قابلیت اجراء ندارد و پر از نقص و خطا است.
عرصه صدور خدمات مهندسی به رندرینگ محدود شده است و مهندسان توانمند حوزه “مدلسازی اطلاعات ساختمانی” مشغول ارزشآفرینی برای پروژههای دلاری هموطنان مهاجر خود در آمریکای شمالی یا اقیانوسیه به نرخ ریالی هستند، چون عملا تقاضای شایستهای برای خدمات ارزشآفرین آنها در وطن وجود ندارد. بخش عمده سرمایهگذاران پروژههای ساختمانی به نقشه اعتقاد/اعتماد ندارند و در بهترین شرایط، تیم نقشهکش/ مهندس حرفهای را همراه با اجرای پروژه و در کارگاه به کار میگیرند. تفکر نقشهکشی معاصر کشور در عصر راپید و گرافوس و کالک و لتراست جا مانده است و نرمافزارهای متعدد رایانهای، برای برخی نقابی شدهاند برای پوشش عدم قدرت تکلم مهندس معاصر ایرانی به زبان بینالمللی “نقشه”. این لکنت زبان یا ناتوانی مهندس در برقراری ارتباط موثر با سایر اعضای تیم مهندسی پروژه به کمک دستور زبان ساختمانی – نقشه – که معلول شتابزدگی و شهوت دستیابی به ثروت عاری از اخلاق است، مانع اصلی تحول مورد نیاز ساختمانسازی کشور از پارادایم “دورریز و اتلاف” به “تولید صنعتی” است.
سخن پایانی.
آن زمان که تولید نقشه، اتلاف وقت تصور نشد، دقایقی تا طلوع خورشید تولید صنعتی ساختمان ایران باقی نمانده است.
توسعه حمل و نقل ترکیبی در اولویت راه آهن و کشور است










دیدگاهتان را بنویسید