پیشگفتار
پیشنیاز نوآوری در تولید صنعتی ساختمان
قانون جهش تولید دانشبنیان و آییننامههای اجرایی آن و کلیه مایندستهای حاکم بر این حوزه، متاثر از آنچه که در سیلیکونولی کالیفرنیا – و قبل از آن در زمان شکوفایی صنعتی ایالات متحده- اتفاق افتاد، در تلاش ایجاد زیستبومی برای توسعه علوم تجربی (فیزیک، شیمی، زیست شناسی) و بعضا علوم پایه (ریاضی) است.
این در حالی است که توسعه مبتنی بر دانش، نیازمند بنیانهایی در حوزه علوم انسانی است. بسط و تعمیق مفاهیم قانونی و حقوق مالکیت فردی، قانون تجارت، نظام دادرسی تخصصی کارآمد و چابک، انگیزه لازم برای نوآوری را ایجاد کرده و شفافسازی و بهبود فرآیندهای انجام کار، زمینهای را ایجاد میکند که دانشمندان (و مهندسین) علوم تجربی قادر به نوآوری در گلوگاههای افزایش بهرهوری شوند.
تلاش برای نوآوری در صنعت ساختمان ایران، بدون فهم تاثیر عمیق خطای بنیادین “فراموشی اولویت علوم انسانی بر علوم تجربی”، غیرممکن است و گفتمان توسعه تولید صنعتی ساختمان را به جهتی منحرف میکند که “ما برای توسعه تولید صنعتی ساختمان، به چه تکنولوژی نیاز داریم؟”.
به تعبیر سادهتر، ساختمانسازی در ایران معاصر، برای توسعه تولید صنعتی، قبل از تلاش برای پیادهسازی تکنولوژیهای تحولآفرین (Disruptive Technologies) تا ظهور Industry 4.0 (یادگیری ماشینی یا هوش مصنوعی)، نیازمند شفافسازی فرآیندهای مهندسی و ساخت ساختمان است.
گفتار یکم – فرآیند طراحی ساختمان
جامعه کنونی ایران – چه در مقام مصرفکننده و چه در جایگاه تولیدکننده- “طراحی” را اشتغال به کاری میداند که نتیجه آن “خلق چیزی زیبا” باشد. زیبایی اگرچه یکی از نتایج منتظره از فرآیند طراحی است، اما هدف غایی یا معنای اصلی آن نیست و صرفا میتواند به عنوان یکی از شاخصههای ثانویه موضوع مورد طراحی مد نظر قرار داده شود.
طراحی (design) با ریشه لاتین dēsignāre، به معنی «مشخص کردن یک هدف کاربردی یا عملکردی» برای پدیده مورد طراحی است که اگر مبتنی بر پارادایم “توسعه پایدار” به آن نگاه شود، پیش بینی کارکردی به خصوص را برای پدیده الزام میکند که در فصل مشترک پاسخ به نیازهای روانشناختی و جامعه شناختی جامعه متاثر، رعایت ملاحظات زیست محیطی و در نهایت خلق منفعت اقتصادی قرار گیرد.
به عبارت دیگر معنای طراحی در دنیای معاصر، هرگز نمیتواند محدود به خلق زیبایی بوده و لازم است الزامات سه حوزه انسان، محیطزیست و اقتصاد را رعایت کند.
به ظهور رساندن این مفهوم از طراحی در پروژه های ساختمانی، مستلزم چارچوبه ای است که طی آن، تیمهایی از تخصصهای درگیر در خلق فضای سکونت (و کار)، کنار هم نقشآفرینی کنند و هر یک در موقع مناسب، تاثیر خود را طی یک “فرآیند فرگشتی” بر محصول نهایی اعمال نمایند.
فرآیند فرگشتی در اینجا به دو معنی همزمان استفاده میشود:
اول. Iterative Process که در آن طراح؛ مجاز (و بلکه ملزم) به تردید در هر مرحله از فرآیند طراحی و بازگشت به مراحل قبلی و تکرار آنها به منظور دستیابی به طرحی است که الزامات بعضا پارادوکسیکال (متناقض) پروژه را پاسخ دهد و از این طریق؛ طرحی را خلق کند که کارکردهای لازم در حوزههای اجتماع، محیطزیست و اقتصاد را تامین نماید.
دوم. Evolution Process که در آن طرح؛ در یک فرآیند تکاملی از کلیات به سمت جزئیات حرکت کرده و در هر مرحله در نسبت با مرحله قبلی، غنیتر شده و دادههای بیشتری را روی خود مجتمع میکند.
تصویر شماره ۲، گویای “فرآیند فرگشتی” طراحی در مقایسه با “فرآیند خطی” متداول پروژههای ساختمانی کشور است.
گفتار دوم – نقشه فرآیندی طراحی تولید صنعتی ساختمان
تصویر شماره سه، پیشنویس نقشه فرآیندی طراحی یک ساختمان مسکونی نمونه با مقیاس کوچک (زیربنای کل دو هزار مترمربع) در شهر تهران را نشان میدهد.
بازیگران و ذینفعان فرآیند، هر یک به رنگ مجزا از دیگری، نمایش داده شدهاند.
برای درک بهتر از نقشه، در ابتدا به رنگها – به نمایندگی ذینفعان مختلف – و نقاط حضور آنها را در مراحل توسعه پروژه از طراحی پایه تا طراحی فنی و سپس بیم، نگاه کنید و سپس وارد جزئیات هر مرحله شوید.
نگاه کنید که چگونه انتخاب سیستمهای سازه و تاسیسات در مرحله سیاستگذاری پروژه و سپس تعیین سطح تولید صنعتی ساختمان بر اساس رویکرد “ساخت برون کارگاهی” (Off-Site Manufacturing) ظرفیت پیشبینیپذیری پروژه را به عنوان ضرورت تولید صنعتی و همکاری بیناتخصصی (Interdisciplinary) افزایش میدهد.
ضرورت تحول دیجیتال در صنعت ساختمان ایران










دیدگاهتان را بنویسید